مغز ما میتواند روزها را همانند صحنههای فیلم تقسیم کند_مستطیل زرد

نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی مستطیل زرد
بالداسانو و گروهش برای بازدید فرضیهها، ۱۶ روایت صوتی مختصر تشکیل کردند. هر روایت شامل چهار موقعیت مکانی می بود: رستوران، تالار سخنرانی، سوپرمارکت و مجددا رستوران. در این مکانها چهار موقعیت اجتماعی گوناگون رقم خورد: خرید وفروشی کاری، ملاقات دلنشین، خواستگاری و قطع رابطه.
درحالیکه داوطلبها به این روایتها همانند پادکست گوش میدادند، دانشمندان از تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) برای اسکن مغز آنها منفعت گیری کردند. پژوهشگرها با روشی اختصاصی که قبلا ابداع کرده بودند، تغییرات در فعالیت مغز به اختصاصی در قشر پیشپیشانی (mPFC) را ردیابی کردند. این قشر بخشی از مغز است که ورودی لحظه به لحظه از محیط اطراف ما را دریافت و تفسیر میکند. بالداسانو میگوید: «اکنون ابزاری داریم که با منفعت گیری از آن میتوانیم تغییرات و چگونگی تقسیم ازمایش ها را محاسبه کنیم.»
پژوهشگرها قادر بودند لحظهی شکلگیری مرز تازه در طول روایت را ردیابی کنند. فعالیت mPFC وقتی افزایش یافت که رویدادهای اجتماعی کلیدی در خط داستان تحول کردند؛ برای مثال وقتی که خرید وفروشی کاری به سرانجام رسید یا نظر ازدواج پذیرفته شد. بااینحال اگر گروه به شرکتکنندگان میانها گفتند روی ویژگیهای مکانی همانند نشستن در رستوران یا خواست غذا تمرکز کنند، تفکیکگری آنها از رویدادها و این چنین فعالیت مغزیشان تحول میکرد.
پژوهش فوق این چنین تفاوت در چگونگی یادآوری روایتها بعد از شنیدهشدن را مشخص می کند. هنگامی از شرکتکنندگان خواسته شد بخشی از داستان را به یاد بیاورند که از آنها خواست نشده می بود به آن دقت کنند، آنها تعداد بسیاری از جزئیات را فراموش کرده بودند. بالداسانو میگوید: «میتوانید این اتفاق را خوب یا بد درنظر بگیرید و همه چیز بستگی به چارچوبی دارد که ذهنتان به آن داخل میبشود. این چارچوب میتواند خاطرات شما از اتفاقات را تحول دهد.»
زیاد تر بخوانید:
بهطور کلی نتایج پژوهش به این علت شوقانگیزند که نشان خواهند داد تا چه اندازه حافظهی ما میتواند فعال و انعطافپذیر باشد. به حرف هایی دیوید کلوت، استاد روانشناسی شناختی UCLA: «میتوانیم انتخاب کنیم به چه چیزی دقت کنیم و چه چیزی را برای بسپاریم؛ بدین معنی که از تعداد بسیاری جهات، خودمان روایت تجارب خود را کنترل میکنیم.»
سختی در تفکیک رویدادها به علت عارضههای مشخصی همانند اختلال اضطراب بعد از حادثه و زوال عقل و این چنین افزایش سن طبیعی، رایج است. این پژوهش مشخص می کند درمانهای حافظهمحور برای بهبود حافظهی طویل مدت نباید فقط بر تحول روایت متمرکز باشند. بلکه باید دقت را به سمت لحظههای کلیدی هدایت کرد و به این صورت میتوان به فهمیدن و یادآوری آنچه اهمیت بیشتری دارد، پشتیبانی کرد.
پژوهشگرها امیدوارند تأثیر تحول آگاهانهی دقت و تقسیم روز به صحنههای گوناگون بر حافظهی طویل مدت را بازدید کنند. به حرف هایی بالداسانو، «اگر به افراد اجازه دهیم به طور آزادانه به آنچه برای میسپارند، عکس العمل دهند، این [تغییر در توجه] تا چه اندازه نحوهی چارچوببندی روایت یا نوع جزئیات گنجاندهشده را تحول میدهد؟»
دسته بندی مطالب